کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


حرکت کاروان اسرا اهل بیت علیهم السلام به سمت کوفه

درباره : روایت های خروج از کربلا، دفن شهدا، کوفه
منبع : پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا ص ۲۸۹

عصر عاشورا و شام غریبان هم با تمام سختي‌هاي تحمّل ناپذیر و غير قابل تصوّرش گذشت. عُمَرِبنِ سَعد با لشکريانش تا ظهر روز يازدهم در كربلا ماندند و اجساد ياران خودشان را دفن و اجساد امام علیه‌السلام و يارانشان را عريان، بي كفن و تكّه تكّه در صحراي كربلا رها كردند و بعد از ظهر روز يازدهم،[1] كـاروان اسرا را از كربلا به سمت كوفه حركت دادند.[2]

شمار افراد اهل بیت در کاروان اسرا را بيست زن و دوازده پسر[3] ذکر کرده‌اند و گفته شده شهربانو همسر امام حسین علیه‌السلام  خودش را در فـرات انداخت و غرق شد.[4]


البـته این شهربانو مادر امام سجّاد علیه‌السلام نیست زیرا او در موقع ولادت حضرت، فوت کرد. احتمالاً این مادرِ آن فرزند پسری است که در روز عاشورا در حالی‌که از ترس می‌لرزید، از خیمه‌ها خارج شد و به دست ملعونی به نام  هانی بن تثبیت به شهادت رسید.[5] در مورد سر شهدا اختلاف نظر هست. در بعضی كتب ۷۲ سر[6]و در بعضی ۷۸ سر[7]ذكر شده که این سرها بین سربازان قبایل مختلف کوفه تقسیم شده است و بعضي از كتب تاريخي ديگر هم عدد ديگري را نقل كرده‌اند كه ما از ذکر آن اجتناب می‌کنیم و به احتمال قوي هفتاد و هشت سر از همه صحيح‌تر است.

وضعیت کاروان اهل بیت و سرهای مطهر شهدا هنگام خروج از کربلا

عُمَرِبنِ سَعد سرهاي شهدا را قبل از حركت كاروان اسرا به نزد ابن زياد فرستاد.[8] در مورد وضع کاروان اسرا هم نوشته‌اند که آن‌ها را بر شتران بي‌جهاز، بدون تشكچه، و بی‌پرده  و حجاب محمل، و با روی باز سوار کردند. [دقّت کنید، با روی باز نه با سر عریان و باز. مقنعه (معجر) در عرب چند لایه داشته که یک لایه آن پارچه‌ای بوده که به روی صورت می‌افتاده است. هم اکنون نیز در بعضی نقاط ایران بعضی از بانوان و درکشور عربستان پنجاه درصد زنان این‌گونه حجاب دارند.] به هر روی، زنان را با روی باز و در حالی‌که دست امام سجّاد علیه‌السلام ۲۲ ساله را با غل جامعه[9] بسته بودند روانه كوفه كردند.[10]

تذکر: گاهی روضه رقّت باری خوانده می‌شود که پاهای امام سجّاد علیه‌السلام را از زیر شکم شتر بسته بودند که نیفتند و ... این قصّه تحقیر آمیز در هیچ یک از مآخذ ما نیامده است و همان گونه که در صفحه ۲۰۷ کتاب تحریف شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین آمده است، این تحریف اوّلین بار در کتاب اسرار الشهادة و سپس به تبع آن در معالی السبطین و  ناسخ التّواریخ آمده است.

بر پایه بعضی گزارش‌ها در روز یازدهم نیز، عُمَرِبنِ سَعد دستور داد خیمه‌های نیم سوخته را دوباره آتش زدند و اهل بیت وادار شدند از خیمه‌ها بیرون آمده و همراه آن ملعون راهی کاخ ابن‌زیاد شوند.[11] می‌توانیم از این جمله دریابیم که اهل بیت به همراهی عُمَرِبنِ سَعد راضی نبودند و شاید از خیمه‌ها بیرون نمی‌آمدند که عُمَرِبنِ سَعد خیمه‌های نیم سوخته را در روز یازدهم  هم برای چندمین بار به آتش کشیده است. به هرروی به هر طریقی بود، اهل بیت راهی شدند.  

حالات حضرت زینب (سلام الله علیها) در قتلگاه امام

هنگام حرکت کاروان،[12]اهل بیت فرمودند: بِحَقِّ اللَّهِ إِلَّا مَا مَرَرْتُمْ بِنَا عَلَى مَصْرَعِ الْحُسَيْنِ؛ شما را به خدا قسم، ما را از قتلگاه حسین علیه‌السلام عبور دهید. وقتي نگاه حضرت زينب سلام الله‌علیها به بدن بي‌سر و قطعه قطعه شده اباعبدالله علیه‌السلام افتاد، فرمودند: يَا مُحَمَّدَاهْ ! صَلَّى عَلَيْكَ مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ هَذَا الْحُسَيْنُ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ وَ بَنَاتُكَ سَبَايَا ! إِلَى اللَّهِ الْمُشْتَكَى وَ إِلَى مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ إِلَى عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ إِلَى فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ إِلَى حَمْزَةَ سَيِّدِ الشُّهَدَاءِ ؛ اي محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم كه درود ملائكه آسمان بر تو باد! اين حسين توست كه در خون خود ‌‌غلتیده و بدنش تكّـه‌تكّـه شده است و اين‌ها دختران تو هستند كه اسير شده‌اند.  به خداوند و مصطفي صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و علي مرتضي علیه‌السلام و فاطمه زهرا سلام الله‌علیها و حمزه سيّدالشهداء شكايت مي‌‌كنم! يَا مُحَمَّدَاهْ ! هَذَا حُسَيْنٌ بِالْعَرَاءِ تَسْفِي عَلَيْهِ الصَّبَا قَتِيلُ أَوْلَادِ الْبَغَايَا ! وَا حُزْنَاهْ وَا كَرْبَاهْ ! الْيَوْمَ مَاتَ جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم يَا أَصْحَابَ مُحَمَّدَاهْ ! هَؤُلَاءِ ذُرِّيَّةُ الْمُصْطَفَى يُسَاقُونَ سَوْقَ السَّبَايَا ! ای محمّد! صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اين حسين توست كه بر خاك افتاده و باد صبا بر آن خاك مي‌‌پـاشد. او را زنازادگان كشتند!  امروز جدّم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از دنيا رفت! اي اصحاب محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اين‌ها فرزندان پيامبرند كه آن‌ها را به اسارت مي‌‌برند.[13]

یادآوری:

روضه‌ای که حضرت زینب سلام الله‌علیها به تنهایی تک تک افراد را سوار ناقه‌ها کردند و بعد رو به قتلگاه و خطاب به امام گفتند ....  و روضه بوسیدن رگ‌های امام از سوی حضرت زینب در روز یازدهم و سخنان حضرت زینب سلام الله‌علیها در آن حال در هیچ یک از مآخذ ما نیست. البته در بعضی از کتب امروزی آن را به معالی السبطین استناد داده‌اند؛ ولی در آن کتاب هم سندی ارائه نشده، بلکه با عبارت« در بعضی از مقاتل نقل شده» استناد داده شده است! متأسّفانه تعیین نشده کدام مقتل! از این‌رو مستند نمی‌باشد.[14] مرحوم حائری مازندرانی از علمای قرن چهاردهم است و در سال ۱۳۵۵ هـ ق معالی السبطین را تألیف کرده است و متأسّفانه در جمع آوری روایات، به دلیل حسن ظنّ، به روایت‌های ضعیف هم اعتماد کرده تا جائیکه در بعضی موارد با عبارت « بعضی از علما می‌گویند» استناد داده شده است! به همین دلیل اهل فن آن کتاب را جزء منابع ضعیف معرّفی می‌کنند که در پایان کتاب به این بحث می‌پردازیم.

 

[1]. در الاَخبارالطِوال (۳۰۵) تاریخ حلب (۱۵۴) و الکامل فی‌التّاریخ (۱۱/۱۹۳) آمده است که عُمَرِبنِ سَعد بعد از به شهادت رساندن امام حسین دو روز در کربلا ماند و سپس به سمت کوفه حرکت کرد.

[2]. تاریخ الامم والملوک ۵/۴۵۵؛ الارشاد ۲/۱۷۱؛ ‌اللهوف ۱۲۷؛ تاریخنامه طبری۴/۷۱۱ ؛ مُثیرُالأحْزان ۲۸۵؛ إعْلام الوَری ۳۵۱؛ مَقْتَل خوارزمی ۲/۴۴؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۲۶؛ جلاءالعیون۵۸۳؛ بحارالأنوار ۴۵/۶۲؛ منتهي الآمال ۴۷۵؛ نفس المهموم۳۴۳؛ مقتل امام حسین۲۱۰؛ منتخب التّـواریخ ۳۱۵؛ مقتل مقـرّم ۲۹۲؛ ناسخ التّواریخ ۵۱۸؛ وقایع الأیام ۳۵۲؛ مهیج الأحزان ۶۰۶؛  قمقام ۴۷۳؛ دمعة الساکبه ۴۸۸؛ مقتل جامع ۲/۳۵. توضیحات: موضوع دفن کشتگان لشکر عمربن سعد در لهوف، مُثیرُالأحْزان، وقایع الأیام و دمعة الساکبه نیامده است.

[3]. البته در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد به عنوان مثال این تعداد در اخبارالطوال (۲۵۹) چهار نفر، در الطَّبَقاتُ الْکُبْری      ( ۱/۴۷۸) پنج نفر و در شَرْحُ الأخْبار (۳/۱۹۶) ده نفر ذکر شده است.

[4]. مَناقِبِ آلِ ابیطالب۴/۱۱۲؛ بحارالأنوار۴۵/۶۲؛ نفس المهموم ۳۴۳؛ منتخب التّواریخ ۲۴۹؛ مقتل مقرّم ۲۹۳؛ وقایع الأیام ۳۵۱؛ اربعین الحسینیه ۱۱۲؛  مهیج الأحزان ۶۰۵. توضیحات: تعداد اهل بیت در مَناقِبِ آلِ ابیطالب، اربعین الحسینیه و مهیج الأحزان و موضوع شهربانو در مقتل مقرّم نیامده است. ( در بعضی از کتب نیز به نقل از عقد الفرید آمده است).

[5]. تاریخ الامم والملوک ۵/۴۴۹؛ مَقْتَل خوارزمی ۲/۳۶؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۱۳؛ جلاءالعیون ۵۷۴؛ بحارالأنوار ۴۵/۴۶؛    منتهی الآمال ۴۵۲؛ نفس المهموم ۲۸۷؛ مقتل مقرّم ۲۶۰؛ منتخب التّواریخ ۲۲۶؛ دمعة الساکبه ۴۲۴.

[6]. تاریخ الامم والملوک ۵/۴۵۶؛ الاخبارالطِوال ۳۰۵؛ اَنْسابُ الاَشْراف ۳/۴۱۲؛ الْمَناقِبُ وَالْمَثالِب ۳۰۹؛ مقتل خوارزمی ۲/۴۵؛   الارشاد ۲/۱۷۰؛ الکامل فی‌التّاریخ ۱۱/۱۹۲ و۲۰۸؛ مُثیرُالأحْزان ۲۸۷؛ البِِدایَةوالنَّهایة ۸/۱۹۰؛ تاریخِ حَلَبْ ۱۵۴؛ قمقام ۴۷۳؛ بحارالأنوار۴۵/۶۲ ؛ منتهي الآمال ۴۷۵؛ مقتل جامع ۱/۸۹۶ . توضیحات: در ترجمه مُثیرالأحزان هفتاد و چند سر آمده ولیکن در متن عربی ۷۲ نفر است.

[7]. تاریخ الامم و الملوک ۵/۴۵۹؛ اَنْسابُ الاَشْراف ۳/۴۱۱؛ مُرُوجُ الذَّهَب ۳/۶۱؛ اللهوف ۱۲۸؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِس ۲/۳۳۱؛     تَجارِبُ الاُمَم ۲/۸۱ ؛ بحارالأنوار ۴۵/۶۲ ؛ ناسخ التّواریخ ۵۱۶ ؛ قمقام ۴۷۳؛ مقتل جامع ۱/۸۹۸ . توضیحات: در صفحه ۳۴۳ تَذْکِرَةُ الْخَواص ۹۲ سر ذکر شده است. همچنین در صفحات (۵/۴۶۸) تاریخ الاُمَمُ وَالْمُلوک و (۴/۱۲۱) مَناقِبِ آلِ ابیطالب در گزارش دومی هفتاد سر هم ذکر شده است.

[8] . درصفحات ۱۲۷ الهوف؛ ۲/۱۷۰ الارشاد؛ ۲۸۷ مُثیرُالأحْزان؛ ۳۵۱ إعْلام الوَری و ۸/۱۸۹ البِِدایَةوالنَّهایة آمده است که سر دیگر شهدا را پس از فرستادن سر امام ( احتمالاً عصر عاشورا  یا صبح روز یازده محرّم ) به کوفه فرستادند امّا درصفحات ۳۸۳ الاخبارالطِوال؛ ۵/۴۴۵ تاریخ الامم والملوک؛ ۲/۳۹ مقتل خوارزمی و ۳/۴۱۱ اَنْسابُ الاَشْراف نیز آمده است سر دیگر شهدا در بعد از ظهر روز یازدهم همراه کاروان اسرا به کوفه ارسال شد. بعضی از کتب همچون کَشف الغُمَّة، روضةالواعظین و أمالی شیخ صدوق، نیز در این خصوص سکوت کرده و چیزی ننوشته‌اند. کتب سده‌های بعدی نیز، عدّه‌ای روایت اوّل و شماری روایت دوّم را نقل   کرده‌اند؛ بعضی نیز هر دو روایت را ذکر کرده‌اند. امّا با توجه به مجموع روایات یازدهم صبح از همه صحیح تر است.

[9]. به زنجیری گفته می‌شود که به وسیله آن دست‌ها را به گردن بسته و مانع کوچک‌ترین حرکت می‌شود.

[10]. اللهوف ۱۲۷؛ تاریخنامه طبری ۴/۷۱۱؛ بحارالأنوار۴۵/۱۰۷؛ نفس المهموم ۳۴۳؛ منتهی الآمال ۴۷۵؛ جلاءالعیون ۵۸۹؛   ناسخ التّواریخ ۵۲۰؛ مقتل جامع ۲/۳۷. ( با کمی تفاوت در الفتوح ۵/۱۲۰ و مَقْتَل خوارزمی ۲/۴۵).

[11]. منتهی الآمال ۴۷۷؛ ناسخ التّواریخ ۵۱۸.

[12]. در لهوف، مُثیرُالاَحزان، نفس المهموم، جلاءالعیون، مهیج الأحزان و بحارالأنوار این موضوع در عصرعاشورا عنوان شده است. در مقتل مقرّم نیز موضوع کاملاً به اختصار آمده است. ضمناً در مهیج الأحزان در ادامه این مطالب، جملات دیگری اضافه شده است که استناد آن به لهوف و بحارالأنوار داده شده است در صورتی که در لهوف و بحارالأنوار چنین چیزی نیست و فقط متن بالا آمده است. همچنین در صفحات بعدی مهیج الأحزان نیز جملاتی از زبان حضرت زینب در قالب شعر آمده و استنادی هم ارائه نشده است که به نظر می‌رسد سخنان خود مؤلّف باشد.

[13]. تاریخ الامم والملوک ۵/۴۵۶؛ اَنْسابُ الاَشْراف ۳/۴۱۱؛ الکامل فی‌التّاریخ ۱۱/۱۹۴؛  اللهوف ۱۱۷؛ مُثیرُالأحْزان ۲۷۵؛    تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۳۲؛ بحارالأنوار۴۵/۵۸؛ جلاءالعیون ۵۷۹؛ ناسخ التّواریخ ۵۱۹؛ نفس المهموم ۳۳۲؛ منتهی الآمال ۴۷۸؛  مهیج الأحزان ۵۷۵؛ دمعة الساکبه ۴۷۷؛ قمقام ۴۷۳؛ مقتل مقرّم ۲۹۵؛ مقتل جامع ۱/۸۹۹ . توضیحات: این گزارش در تاریخ الامم و الملوک، انساب الاشراف و الکامل فی‌التّاریخ کاملاً به اختصار آمده است.  

[14]. مرحوم آیت الله محدّث نوری در صفحه ۱۸۹ کتاب لؤلؤ ومرجان و آیت الله قاضی طباطبایی در صفحه ۶۱ کتاب تحقیق در مورد اوّل اربعین هم با مذمّت و ردّ اینگونه استنادها همچون دربعضی مقاتل آمده، بعضی از علما می‌گویند، مشهور است، به روایتی و ... آن را فاقد اعتبار و ارزش  اعلام می‌کنند و می‌نویسند این‌گونه استنادات خود، دلیلی محکم بر بی‌سند بودن و جعلی بودن آن روایت است.